اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق نقش حیاتی در درک و استفاده صحیح از تجهیزات و سیستم‌های اندازه‌گیری و کنترل دارند. این اصطلاحات به مهندسان و تکنسین‌ها کمک می‌کنند تا با دقت بیشتری به تحلیل داده‌ها و عملکرد سیستم‌ها بپردازند و از بروز خطاهای احتمالی جلوگیری کنند. در این مقدمه، به بررسی برخی از این اصطلاحات و اهمیت آن‌ها در صنعت ابزاردقیق خواهیم پرداخت.

تعریف ابزاردقیق

ابزار دقیق به مجموعه‌ای از ابزارها و دستگاه‌هایی اطلاق می‌شود که برای اندازه‌گیری و کنترل پارامترهای فیزیکی و شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این ابزارها در صنایع مختلف از جمله نفت و گاز، پتروشیمی، خودروسازی، و برق کاربرد دارند. اهمیت ابزار دقیق در صنایع به دلیل دقت بالا و قابلیت اطمینان آنها در اندازه‌گیری و کنترل پارامترهای مختلف است. این دقت و قابلیت اطمینان باعث بهبود کارایی، کاهش هزینه‌ها، و افزایش ایمنی در فرایندهای صنعتی می‌شود. در ابزار دقیق، انواع مختلفی از اندازه‌گیری‌ها وجود دارد که شامل اندازه‌گیری دما، فشار، جریان، سطح، و دیگر پارامترها می‌شود. هر یک از این اندازه‌گیری‌ها دارای روش‌ها و دستگاه‌های خاص خود است.

اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق

در حوزه ابزاردقیق، اصطلاحات و مفاهیم متعددی وجود دارند که برای درک بهتر و استفاده صحیح از تجهیزات ضروری هستند. برخی از این اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق، عبارتند از:

  • تراز صفر (Zero Balance):تراز صفر (Zero Balance) به سیگنال خروجی یک ترانسدیوسر اشاره دارد که در شرایطی که هیچ باری به آن اعمال نشده، اندازه‌گیری می‌شود. این سیگنال معمولاً به عنوان درصدی از میزان خروجی بیان می‌شود.
  • پل وتسون استرین گیج (Wheatstone Bridge Strain Gauge): مدار الکتریکی که برای تبدیل تنش‌های مکانیکی به سیگنال الکتریکی استفاده می‌شود.
  • باند خطا کل (Total Error Band): تفاوت بین منفی‌ترین و مثبت‌ترین انحراف از فشار واقعی.
  • فشار مکش (Suction Pressure): اختلاف فشار منفی که باعث حرکت سیال از ناحیه با فشار بالاتر به ناحیه با فشار پایین‌تر می‌شود.

همه چیز درباره پل وتسون استرین گیج یکی از اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق

پل وتسون استرین گیج (Wheatstone Bridge Strain Gauge) یکی از یکی از اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق است که برای اندازه‌گیری تغییرات کوچک در مقاومت الکتریکی استفاده می‌شود. این مدار به طور گسترده در سنسورها و ترانسدیوسرها برای اندازه‌گیری تنش‌های مکانیکی به کار می‌رود. پل وتسون از چهار مقاومت تشکیل شده است که به صورت یک شبکه متقاطع (یا پل) به هم متصل شده‌اند. این چهار مقاومت به این صورت R_1R1​ ، R_2R2​ ، R_3R3​ و R_4R4 نام‌گذاری می‌شوند. دو نقطه تقاطع این مقاومت‌ها به منبع ولتاژ متصل می‌شوند و دو نقطه دیگر برای اندازه‌گیری ولتاژ خروجی استفاده می‌شوند. وقتی که پل وتسون در حالت تعادل است، نسبت مقاومت‌ها به گونه‌ای است که ولتاژ خروجی صفر است. این حالت زمانی رخ می‌دهد که نسبت مقاومت‌ها به صورت زیر باشد:

\frac{R_1}{R_2} = \frac{R_3}{R_4}

کاربرد و مزایای در استرین گیج:

استرین گیج‌ها مقاومت‌هایی هستند که با تغییر شکل مکانیکی (مانند کشش یا فشار) مقاومتشان تغییر می‌کند. وقتی یک استرین گیج در یکی از شاخه‌های پل وتسون قرار می‌گیرد، تغییرات کوچک در مقاومت آن باعث عدم تعادل پل می‌شود و ولتاژ خروجی تغییر می‌کند. این تغییر ولتاژ متناسب با میزان تغییر شکل مکانیکی است.

  • دقت بالا: پل وتسون قادر است تغییرات بسیار کوچک در مقاومت را با دقت بالا اندازه‌گیری کند.
  • جبران دما: با استفاده از چندین استرین گیج در شاخه‌های مختلف پل، می‌توان اثرات تغییرات دما را جبران کرد.
  • کاربردهای گسترده: این مدار در اندازه‌گیری فشار، نیرو، وزن و دیگر پارامترهای مکانیکی به کار می‌رود.

فرض کنید یک استرین گیج در یک تیر فلزی نصب شده است. وقتی تیر تحت فشار قرار می‌گیرد، استرین گیج تغییر شکل می‌دهد و مقاومت آن تغییر می‌کند. این تغییر مقاومت باعث عدم تعادل پل وتسون می‌شود و ولتاژ خروجی تغییر می‌کند. با اندازه‌گیری این ولتاژ، می‌توان میزان فشار وارد شده به تیر را محاسبه کرد.

باند خطا کل (Total Error Band یا TEB) یکی از اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق است،که یک معیار جامع برای اندازه‌گیری دقت واقعی یک سنسور در محدوده دمای جبران شده است. این معیار نشان‌دهنده بیشترین خطای ممکن در شرایط بدترین حالت است و شامل ترکیبی از تمام خطاهای ممکن برای یک سنسور در محدوده فشار و دمای قابل اندازه‌گیری آن می‌باشد. باند خطا کل شامل چندین نوع خطا است که در ادامه توضیح داده می‌شوند:

  1. عدم خطی بودن (Non-Linearity): اختلاف بین خروجی واقعی سنسور و یک خط مستقیم ایده‌آل.
  2. عدم تکرارپذیری (Non-Repeatability): توانایی سنسور در تولید خروجی‌های مشابه در شرایط یکسان.
  3. هیسترزیس (Hysteresis): تفاوت در خروجی سنسور هنگام افزایش و کاهش فشار.
  4. انحراف صفر (Zero Offset): تغییر در خروجی سنسور در حالت بدون بار.
  5. انحراف دمایی (Temperature Offset): تغییر در خروجی سنسور به دلیل تغییرات دما.

باند خطا کل به طراحان و مهندسان کمک می‌کند تا عملکرد واقعی سنسور را در شرایط عملیاتی مختلف پیش‌بینی کنند. این معیار به ویژه در کاربردهایی که دقت بالا مورد نیاز است، اهمیت دارد. فرض کنید یک سنسور فشار در یک سیستم صنعتی نصب شده است. باند خطا کل این سنسور نشان می‌دهد که در بدترین شرایط ممکن، خطای اندازه‌گیری چقدر خواهد بود. این اطلاعات به مهندسان کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری در مورد انتخاب و استفاده از سنسور بگیرند.

اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق

فشار مکش (Suction Pressure)؛ اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق

فشار مکش (Suction Pressure) یکی از اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق، به اختلاف فشار منفی ایجاد شده بین دو نقطه اندازه‌گیری اشاره دارد که باعث می‌شود سیال (گاز یا مایع) از یک ناحیه با فشار بالاتر به ناحیه‌ای با فشار پایین‌تر کشیده شود. این مفهوم در سیستم‌های مختلفی مانند تبرید، تهویه مطبوع و پمپ‌ها کاربرد دارد.

کاربرد و عوامل موثر بر فشار مکش:

  1. سیستم‌های تبرید و تهویه مطبوع: در این سیستم‌ها، فشار مکش به فشار ورودی کمپرسور اشاره دارد. این فشار به همراه دمای مکش و دمای حباب مرطوب هوای تخلیه برای تعیین میزان صحیح شارژ مبرد در سیستم استفاده می‌شود.
  2. پمپ‌ها: در پمپ‌ها، فشار مکش به فشار ورودی پمپ اشاره دارد که باید به اندازه کافی بالا باشد تا از کاویتاسیون جلوگیری کند. کاویتاسیون پدیده‌ای است که در آن حفره‌های بخار در مایع تشکیل می‌شوند و می‌توانند به پمپ آسیب برسانند.
  • ارتفاع نصب: ارتفاع نصب پمپ یا کمپرسور می‌تواند بر فشار مکش تأثیر بگذارد. هرچه ارتفاع بیشتر باشد، فشار مکش کمتر خواهد بود.
  • دمای سیال: دمای سیال نیز می‌تواند بر فشار مکش تأثیر بگذارد. افزایش دما معمولاً باعث کاهش فشار مکش می‌شود.
  • ویسکوزیته سیال: ویسکوزیته سیال نیز می‌تواند بر فشار مکش تأثیر بگذارد. سیالات با ویسکوزیته بالا معمولاً نیاز به فشار مکش بیشتری دارند.

فرض کنید یک پمپ آب در یک سیستم آبیاری نصب شده است. فشار مکش این پمپ باید به اندازه کافی بالا باشد تا آب به طور مؤثر از منبع به پمپ کشیده شود و از کاویتاسیون جلوگیری شود. اگر فشار مکش خیلی کم باشد، ممکن است حفره‌های بخار در آب تشکیل شوند و به پمپ آسیب برسانند.

تجهیزات ابزار دقیق در دیگ بخار

پس از بررسی اصطلاحات مهم و کاربردی در ابزاردقیق می خواهیم به تجهیزات ابزار دقیق در دیگ بخار که نقش حیاتی در کنترل و نظارت بر عملکرد سیستم دارند، بپردازیم.  برخی از این تجهیزات عبارتند از:

  • گیج فشار (Pressure Gauge): برای اندازه‌گیری فشار داخل دیگ بخار.
  • دماسنج (Temperature Gauge): برای اندازه‌گیری دمای سیال داخل دیگ.
  • نشانگر سطح آب (Water Level Indicator): برای نظارت بر سطح آب در دیگ بخار.
  • اسکنر شعله (Flame Scanner): برای تشخیص وجود شعله در مشعل.
  • آنالایزر احتراق (Combustion Analyzer): برای تحلیل گازهای خروجی و بهینه‌سازی فرآیند احتراق.

انواع ولوهای ابزار دقیق و کارایی آن

و در آخر، ولوهای ابزار دقیق برای کنترل جریان سیالات در سیستم‌های پایپینگ استفاده می‌شوند. انواع ولوهای ابزار دقیق و کارایی آن به طور خاصی طراحی شده‌اند:

  • شیر کروی (Globe Valve): برای کنترل و باز و بسته کردن جریان سیال.
  • شیر دروازه‌ای (Gate Valve): برای قطع و وصل کامل جریان، معمولاً در حالت‌های کاملاً باز یا بسته.
  • شیر سوزنی (Needle Valve): برای کنترل دقیق جریان سیال.
  • شیر دیافراگمی (Diaphragm Valve): برای کنترل جریان سیالات خورنده یا آلوده.
  • شیر توپی (Ball Valve): برای قطع و وصل سریع جریان با حداقل افت فشار.
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]